-
شعر
سهشنبه 17 بهمن 1391 12:00
چون ساعقه بر سنگ رساندی رفتی این آتش عشق را نشاندی رفتی گویند که سنگ سرد است و زمخت این سنگ به شبنمی شکاندی رفتی 29/12/1383
-
دل دریا
چهارشنبه 23 آذر 1384 08:48
دل دریا اولین شعر عمرم دل من دریــــایـــی است به بلندی همه وســعت آن به قشنگی صفــات ازلی قسمم بر دل دریایــی تو بــه خدایـــم زیبـــاســـت غم دلبازی عاشق زیباست
-
دفی به روی دو خط موازی
چهارشنبه 23 آذر 1384 08:44
دفی به روی دو خط موازی از دست انداز یک خیابان مردی باید برای عبور یک شهاب تا انتهای هاشور خورده اش به خورشید ِ تازه نقش بسته دخیل ببندد نوری عبور کند از دنده های استخوانی که پوستی بر آن تنیده آدم و حوایی که هنوز قساوت نفرین را پیدا نکرده تا فرزندان آدم را به زمین بکشد هابیل بمیرد تا قابیل لذت کشتن را کشف کند انسان به...